once again

once again

I`ll be waiting for U :]
once again

once again

I`ll be waiting for U :]

نشکن بت من:)

وقتی همه چیزو مرور میکنم...یه چیزی جور درنمیاد...بین حرفات...ینی آخرین حرفات...و از طرفی...یه حسی هم وادارم میکنه باور کنم دوستم داری...شاید واسه اینه که همیشه باور داشتم دوستم داری...و تو...نگین نیکزاد...بازیگر واقعا قابلی هستی:) میخوام تلافی کنم یه جورایی حداقل یه کوچولو اما نمیخوام با شکستن غرورت این کارو بکنم...اگه انقد برات باارزشه پس برای منم ارزشمنده... دوستت دارم؟دارم... چقدر؟نمیدونم... بخشیدمت؟نه تا دلیلتو نفهمم...یه توضیح بهم بدهکاری... اعتماد؟هیچی... واقعا شرایط عالی ایه برای یه درخواست دوستی دوباره...بی اعتمادی و کینه و وضعیت عشق نامعلوم...نمیخوام به اینکه تو حالت چجوریه فکر کنم...چون اگه اشتباه تصمیم بگیرم این تویی که کاملا میشکنی...میدونی...یه کم خنده داره این شرایط...کاش با هم حرف بزنیم...ولی شاید بهتر باشه خوندن ذهنتو از اینجا شروع کنم... بازم بیخیال آسیب دیدن خودم شدم...کاملا ناخودآگاه...طفلی دلم:))
نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد