once again

once again

I`ll be waiting for U :]
once again

once again

I`ll be waiting for U :]

6 خرداد 97

بهش گفتم اونیش میشم...عقلمو از دست دادم نه؟...چجوری میخوام این کارو بکنم؟...آره عقلمو از دست دادم خیلی وقته...عقل داشتم عاشق نمیشدم اعتماد نمیکردم منتظر نمی موندم...عقل داشتم به خاطر اینکه شاید برگرده و دلش منو بخواد پای عشقش نمی موندم که روز تولدم بهم بگه عاشقم نیست...که عاشق اونه...چجوری زنده م؟...بهش گفتم حالم خوبه...چرا نمیتونم جلوی اشکامو بگیرم...یه کم تظاهر که به جایی برنمیخوره نه؟...به هر حال...مهم اینه بخنده مگه نه؟...اصلا نمیتونم باور کنم از عشق بگه و اون عشق...من نباشم...تقصیر من نیست...به همه ی خدایان قسم نمیتونم... گند بزنن به این زندگی...دنیایی که انقد بی شرمه...که دوتا عاشقو اینجوری جدا میکنه...اگه عاشقم نبود منصفانه بود عشقشو جوری باور کنم که هنوزم نتونم قبول کنم؟... نگین...من دلیلتو نمیدونم...اینو میدونم قول دادی برمیگردی و ازم قول گرفتی منتظر بمونم...قول خط قرمزته نه؟...برای منم هست...میگن امید آخرین چیزیه که آدم از دست میده...امید من همون قوله...اگه با اونی بودن...باعث میشم یه روز بتونی برگردی اونیت میشم...اما قولتو یادم نمیره...تا وقتی بمیرم و حقیقتو ببینم...
نظرات 1 + ارسال نظر
شتیکِ یکشنبه 6 خرداد 1397 ساعت 00:28 http://stike.blogsky.com

به خودتون استراحت بدین :(

اوه مای گاد ://///

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد